نــمی رنجــم اگر باور نداری عشق نابــم را کــه عاشق از عیار افــتاده در این عصــر عیاری صدایی از صدای عشق خوشــتــر نیســت حافظ گفــت اگــر چــه بــر زبانش زخــمــها زد تیغ تاتاری از خانــه …
ادامه نوشته »دلم جراتش قطره ای بیش نیست – ناصر عبداللهی
دلــم جــراتش قطــره ای بیش نیســت تو ای عشق او را بــه دریا بــبــر بگذارید اگــر هــم نــه بــهاری . باشــم شاعــر سوخــتــه گلــهای سحاری باشــم می توانــم کــه خودم را بســرایــم هــرچند . نــتوانــم …
ادامه نوشته »رخصت بده که بشکنم غرورمو به پای تو – ناصر عبداللهی
رخصــت بده کــه بشکنــم غــرورمو بــه پای تو فــرصــت بده کــه جون بدم بــه حــرمــت صدای تو مــهلــت بده تو شــهــر تو دوباره دربدر بشــم از شعلــه نگاه تو یــه تل خاکســتــر بشــم یــه تل …
ادامه نوشته »بهار بهار صدا همون صدا بود – ناصر عبداللهی
بــهار بــهار صدا هــمون صدا بود صدای شاخــه ها و ریشــه ها بود بــهار بــهار چــه اســم آشنایی صدات میاد … اما خودت کجایی وابکنیــم پنجــره ها رو یا نــه تازه کنیــم خاطــره ها رو …
ادامه نوشته »من از صدای بارون قصه کهنه دارم – ناصر عبداللهی
من از صدای بارون قصــه کــهنــه دارم وقــتی کــه زیــر بارون ســر رو شونــت می ذارم ســبد ســبد تــرانــه می شــم بــه زیــر بارون وقــتی بــه شوق دیدن پــر می کشــه دلامون دلــم ز غــم …
ادامه نوشته »اگه یک روز برسه زمین به جام آسمون – ناصر عبداللهی
اگــه یک روز بــرســه زمین بــه جام آســمون. اگــه یک روز بــرســه محشــر و ای دنیا تــموم. اگــه یکدفــه بکنــت خدا ای دنیا زیــر و رو. اگــه هــم جدا ندنــتن زن از مــرد و شو …
ادامه نوشته »آسمون ابری و وقت غروب – ناصر عبداللهی
آســمون ابــری و وقــت غــروب مــه صدای ساحلــم خاک جنوب مــه گنوغــم مثل خُم گنوغ مَوات یــه نفــر صادق و بی دروغ مَوات یــه نفــر ساده بــه مثل چوکِلَک کسی کــه بلد نــبوت دوز و …
ادامه نوشته »پر قصه تو شب بلند یلدا – ناصر عبداللهی
پــر قصــه تو شــب بلند یلدا پــر گــریــه بــرای قصــه فــردا پــر تشویش مث ابــرای سیاهی پــر تــردید مث موندن تو دوراهی اون مسافــر تو نــبودی هــمــه غــربــت من بود اون سفــر کــرده معصوم هــمــه …
ادامه نوشته »دیریست که دلدار پیامی نفرستاد – ناصر عبداللهی
دیــریســت کــه دلدار پیامی نفــرســتاد ننوشــت سلامی و کلامی نفــرســتاد صد نامــه فــرســتادم آن شاه سواران پیکی ندوانید و سلامی نفــرســتاد سوی من وحشی صفــت عقل رمیده آهو روشی کــبک خــرامی نفــرســتاد دانســت کــه خواهد …
ادامه نوشته »من خودمم نه خاطره – ناصر عبداللهی
من خودمــم نــه خاطــره . منظــره ام نــه پنجــره من یــه هوای تازه ام . نــه انعکاس حنجــره میخوام سکوت کوچــه رو . تــرانــه بارون بکنــم دلارو بــه ضیافــت تــرانــه مــهــمون بکنــم میخوام بگــم کــه …
ادامه نوشته »یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم – ناصر عبداللهی
یــه روز از هــمین روزا روی شــب پا میذارم توی قاب لحظــه ها عکس فــردا میذارم تا کــه خوب خوب بشــه زخــمای دلواپسی عشقو مــرهــم میکنــم روی دلــها میذارم تو وجود آدما حس آشنایی هســت …
ادامه نوشته »پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره – ناصر عبداللهی
پشــت این پنجــره ها وقــتی بارون میــباره وقــتی آهســتــه غــروب . تو خونــه پا میذاره وقــتی هــر لحظــه نسیــم . توی باغچــه ها میاد توی خاک گلدونا . بذر حســرت میکاره وقــتی شــبنــم میشینــه . …
ادامه نوشته »یه روز دلم گرفته بود – ناصر عبداللهی
یــه روز دلــم گــرفــتــه بود . مثل روزای بارونی از اون هواها کــه خودت . حال و هواشو میدونی اگــه بشــه با واژه ها . حالــمو تعــریف بکنــم تو هــم من و شعــر منو با …
ادامه نوشته »سراپا اگر زرد و پژمرده ایم – ناصر عبداللهی
ســراپا اگــر زرد و پژمــرده ایــم ولی دل بــه پاییز نسپــرده ایــم چو گلدان خالی لــب پنجــره پــر از خاطــرات تــرک خورده ایــم ســراپا اگــر زرد و پژمــرده ایــم ولی دل بــه پاییز نسپــرده ایــم …
ادامه نوشته »عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر – ناصر عبداللهی
عاشق بودم بــه نگاه تو ای دلــبــر . عاشق بودم بــه نگاه تو ای دلــبــر بــه اون دو چشــم سیاه تو ای دلــبــر . بــه اون دو چشــم سیاه تو ای دلــبــر زنجیــر زلف تو …
ادامه نوشته »همه نقاشی شدیم – ناصر عبداللهی
هــمــه نقاشی شدیــم با دســتای تو مــهــربون دوتا رو با هــم کشیدی یکی رو بی هــمزبون بــه یکی نونوایی دادی بــه یکی یــه لقــمــه نون بــه یکی صد تا نشونــه یکی بی نام و نشون …
ادامه نوشته »دل اگه خونه غم شد من اگه پریشونم – ناصر عبداللهی
دل اگــه خونــه غــم شد من اگــه پــریشونــم تا ابد من بــه یاد عشقــت تــرانــه میخونــم من پُرِ حس نیازم تو نجیــب و بی هــمــتا دیگــه از اون نگاه پاکــت جدا نــمیــمونــم دل سادهء اونی …
ادامه نوشته »یکی از همین روزای گم شده – ناصر عبداللهی
یکی از هــمین روزای گــم شده یکی از هــمین روزای بی نشون تو هــمین ثانیــه های در بدر تو هــمین دقیقــه های نیــمــه جون تو میای میای بــه دادم میــرسی تو میای کــه گــریــه خوابــم …
ادامه نوشته »دو تا چشم بی تکلّف – ناصر عبداللهی
دو تا چشــم بی تکلّف یــه صدای خشک زخــمی یــه نگاه بی ســتاره دو تا دســت پینــه بســتــه دو تا پای خــرد و خســتــه کــه دیگــه رمق نداره از ســر صــبح تا دل شــب میپیچــه …
ادامه نوشته »صدای پاتو میشناسم – ناصر عبداللهی
صدای پاتو میشناســم کــه مژده شکفــتنــه یــه آشــتیــه دوبارهء زمونــه با دل منــه صدای پات صدا کــه نیســت تــرانــه بــهاریــه قدم بزار رو قلــب من کــه وقــت بی قــراریــه کــه وقــت بی قــراریــه بــه دســت …
ادامه نوشته »