فراموش کن مسلسل را مرگ را و به ماجرای زنبوری بیاندیش که در میانه ی میدان مین به جستجوی شاخه گلی ست گــروس عبـــد الملکیــــان موسیقی عجیبی ست مرگ بلند می شوی و چنان آرام …
ادامه نوشته »هر نتی که از عشق بگوید زیباست حالا
هر نتی که از عشق بگوید زیباست حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست گــروس عبـــد الملکیــــان دروغ دیواری است که هر روز صبح آجرهایش را می چینی بنای …
ادامه نوشته »چه فرقی می کند من عاشق تو باشم
ندیده ای همان انگشت که ماه را نشان می داد ماشه را کشید گــروس عبـــد الملکیــــان گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم فضای اتاق برای پرواز کافی نبود گــروس عبـــد الملکیــــان چه فرقی …
ادامه نوشته »به شانهام زدی که تنهاييام را تکانده باشی
به شانهام زدی که تنهاييام را تکانده باشي به چه دل خوش کردهای تکاندن برف از شانه های آدمبرفی گــروس عبـــد الملکیــــان می خواستم بمانم رفتم می خواستم بروم ماندم نه رفتن مهم بود و …
ادامه نوشته »ما كاشفان كوچه بن بستيم
ما كاشفان كوچه بن بستيم حرفهای خستهام داريم اين بار پيامبری بفرست كه تنها گوش كند گــروس عبـــد الملکیــــان پرواز هم دیگر رویای این پرنده نبود دانه دانه پرهایش را چید تا بر این بالش …
ادامه نوشته »دريای بزرگ دور يا گودال كوچك آب
دريای بزرگ دور يا گودال كوچك آب فرقي نمي كند زلال كه باشي آسمان در توست گــروس عبـــد الملکیــــان دختران شهر به روستا فکر می کنند دختران روستا در آرزوی شهر می میرند مردان کوچک …
ادامه نوشته »