دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم غمم این است که چون ماه نو انگشت نمایی ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم …
ادامه نوشته »هر چه خواهم که سر خویش کنم گرم به کاری
هر چه خواهم که سر خویش کنم گرم به کاری گل به چشمم گل آتش شود و باده بلایی هیچ کس نیست در این دشت مگر کوه که آن هم انعکاس غم ما هست گرش …
ادامه نوشته »مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا
مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا درس غم داد در این مدرسه استاد مرا دل من پیر شد از بس که جفا دید وجفا ندهد سود دگر قامت شمشاد مرا آنچه می …
ادامه نوشته »هر که جز پیمانه با من بست پیمانی شکست
هر که جز پیمانه با من بست پیمانی ، شکست نیست بیجا گر که می بوسم لب پیمانه را با وجود عشق از من عقل می خواهد فقیه وای بر آنکس که بوسد دست این …
ادامه نوشته »گیرم گناه از من و گیرم خطا ز تو
گیرم گناه از من و گیرم خطا ز تو کوته به بوسه عاقبت این ماجرا کنیم دنیا وفا ندارد و ایام اعتبار عاشق نئیم و رند بخود گر جفا کنیم فصل بهار میگذرد ای بهار …
ادامه نوشته »چندی است تند می گذریم از کنار هم
چندی است تند ، می گذریم از کنار هم ظاهر خموش و سرد و نهان بیقرار هم رخسار خود به سیلی می سرخ کرده ایم چون لاله ایم هر دو بدل داغدار هم او را …
ادامه نوشته »بر ما گذشت نيک و بد اما تو روزگار
بر ما گذشت نيک و بد اما تو روزگار فکری به حال خويش کن اين روزگار نيست عمــاد خــراسانـــی چون زیر خاک تیره شدم یاد من بکن هرجا که حلقه دیدی، دستی به گردنی دانی …
ادامه نوشته »ما به درگاه تو با بخت سیاه آمده ایم
ما به درگاه تو با بخت سیاه آمده ایم شکر وصد شکر ز بیراهه به راه آمده ایم نه پی سیم و زر و ملک و سپاه آمده ایم نه پی تخت و نه دنبال …
ادامه نوشته »عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان
عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان هوس گردش پیمانه اگر بگذارد معتقد گردم و پابند و ز حسرت برهم حیرت این همه افسانه اگر بگذارد همچو زاهد طلبم صحبت حوران بهشت یاد آن نرگس مستانه …
ادامه نوشته »پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست اینهمه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست عمــاد خــراسانـــی گرچه مستیم و …
ادامه نوشته »برخیز تا پناه به میخانه ای بریم
برخیز تا پناه به میخانه ای بریم دست ز عمر شسته به پیمانه ای بریم مستانه گر که بر سر ما جام بشکنند خوش تر که رنج صحبت فرزانه ای بریم از چرخ شکوه ،قصه …
ادامه نوشته »