اس ام اس و جملات کوتاه عاشقانه 2
اس ام اس و متنهای زیبای عاشقانه صفحه 2
پیامک ها و جملات کوتاه عاشقانه و رمانتیک
آغوش گرم تـــــو مهر باطلی ست
بر همه ی سردی های روزگار
در آغـــوشم که می گیری حلقه ی دستانت
به دور کمرم حلقه ای ست از جنس نیاز
و ناز من این چشمانم است که با هر پلک زدن تو را هوایی می کند
من کوهی از دردم
بـــیا مرا در آغــوش بـــگیر
بــگذار تـــمام غم هایم در عــظمت آغوشت کاه شـــود.!
از عجایب عشق
تنها همان آغوشی آرامت می کند که دلت را به درد می آورد
وقتى در آغوشم آرام می گرفت
چشمانش را می بست
نمیدانم از احساسش بود
یا خود را در آغوش دیگرى تصور میکرد!
قصه ازآنجاشروع شدکه خیلی عصبانی بود
گفت اگه دوستم داری ثابت کن گفتم چه جوری
تیغ روبرداشت وگفت رگتو بزن
گفتم مرگ وزندگی دست خداست
گفت پس دوستم نداری
تیغو برداشتم و رگمو زدم وقتی داشتم
توآغوش گرمش جون میدادم اروم زیرلب گفت
اگه دوستم داشتی تنهام نمی ذاشتی
جملات کوتاه عاشقانه
حسود نیستم
اما گاهی بدجور حسودی میکنم به آن هایی که
شب ها در آغوش خـــیالی یکدیگر به خواب می روند
زیــباترین معــاشقه آغوش است
زمانی که عاشق تمام معشوق را در برمی گیرد
آغــوشت بوی تلخ که هیچ بوی غرور میدهد!
و چه لذت بخش است که ریه هایم از عطر مردانگی ات پر شود
قــفل دستانت را بـــگشا
آنقدر خسیس مــباش!
فقط کمی آغوش میخواهم همین
گاهی اوقات آنقدر دلــت گرفته
و آنقدر خــسته ای که مـــحتاج یـــک آغوش میشوی
حتی یک آغوش خیـــالی . . .
بیــا بــغــلم
به راستی چه سحر و جادویی ست در این دو کلمه ؟
که شنیدنش در اوج غم ها عجیب آدم را آرام میکند
دیگر بالش هم آغـــوش مرا دوست ندارد
این را از گل های پژمرده شده ی روی لباسش فهمیدم
دریا که آغوش تــــو باشد
من شــناگری میشوم مبتدی!
مرا رهــا کن
بــگذار غرق شوم در این دریــای پــراحســاس
جملات کوتاه عاشقانه
خسته میشه!
کسی که جسم و روحش باهم اختلاف سنی داشته باشه!
هواشناسی انگار نمیداند
یک گوشه ی شهر هرشب بارانیست
من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن!
من خودم هستم وآن حس غریب که به صدعشق وهوس می ارزد
خوشبختی یعنی
قلبی را نشکنی
دلی را نرنجانی
آبرویی را نریزی
ودیگران ازتو آسیبی نبینند
حالا برو ببین چقد خوشبختی!
مثل باران های بی اجازه وقت و بی وقت درهوایم پراکنده ای
ومن بی هوا ناگهان خیسم ازتو
درغمگین ترین لحظات زندگی ام شادم
که کسی نداند چقد غمگینم بی تو
عادت ندارم درد دلم را به هرکسی بگویم
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم تا همه فکرکنند نه دردی دارم نه قلبی
اگه روزی بی من تنها شدی تو دنیات
اگه نبود مث من کسی فدای غم هات
اگه دلت شکستو هم نفسی نداشتی
یادت بیاد روقلبم چه ساده پاگذاشتی
جملات کوتاه عاشقانه
در دلم آرزوی آمدنت می میرد
رفته ای اینک
اما آیا باز برمیگردی ؟
چه تمنای محالی!
خنده ام میگیرد!
مث جون کندنه زندگیم و تمام لحظه هام
منم وبغضامو اشکامو درد تنهایی هام
منم وحس بی کسی و از غم پرپرشدن
این یه حقیقته تلخه که دارم از پا در میام
کوچه های علی چپ برفی اند
آهسته بروید
ای غریبه
این همخواب تو همش تو خواب منه
تنهایی را باور کردم
چقدر دیگر دلم کسی را نمی خواهد
بگذار دیوانه صدایم کنند
بگذار بگویند مجنون فرقی نمی کند!
من تمام هویت خود را از زمانی که اسم مرا دیگر صدا نزدی از یاد برده ام
کاش میدانست که جزئیات چشمانش
کلیات زندگی من است
دیگر از این شهر
می خواهم سفر کنم
چمدانم را بسته ام
اگر خدا بخواهد امروز میروم
نشسته ام منتظر قطار
اما نه در ایستگاه روی ریل قطار
جملات کوتاه عاشقانه
خــــــدایـــا دلــــــم را آنانی می شــــــکنند
که هرگز دلــــــم به شکستــــــن دلشان راضــــــی نمی شود
هیچ حرفی ندارم اما تادلت بخواد
دوستت دارم
با اینکه ازم دوری
اما هر وقت دستمو میذارم روقلبم میبینم سرجاتی
اس ام اس خاطرات تلخ و شیرین عاشقانه
اینقدر خیره میشدند به لحظه های شیرینمان
که اینـــک فقط خاطره های خوش عذابم میدهد
ولی من که به شوریِ چشم اعتقاد نداشتم
خاطرات تو همانند دکتریست که
من بابت مریضی ام فقط به او سر میزنم!
جالب اینجاست که من هر روز مریضم و دکتر هم تسکین بلند مدّت نمیفهمد
ﺁﺩﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ .
بیست طبقه لاف بزرگی است
برای مردن کافی است از ایوان یک خاطره پایین بپری
جملات کوتاه عاشقانه
کاش خودت هم مثل خاطراتت
برای ماندن سرسخت بودی
گـاهـی بــاید رفـت و بعضـی چیــزهای بردنـی را بـا خـود بــرد
مـثل یـــــاد مـثل غــرور و آنچــه ماندنـیست را جــا گــذاشت
مـثل خــاطره مـثل لبـخند
رفـتنت ماندنــی مــی شود وقتــی کـه نبــاید بـروی!
خطــر داشت امــا!
خاطرت می ارزید که از تـــو این همه خاطـــره بسازم!
باید یاد می گرفتم
از هر چیزی عشق و خاطره نسازم!
شاید منظورِ باران من و تو نبودیم
مرا که میشناسی
وسواس دارم
وقتِ رفتن تمام خاطرات را تا میکنم
میگذارم کنجِ گنجه
بویِ نفتالین که مشامشان را پر کند
تمامِ بیدها مجنون می شوند!
به صدایت که معتاد شدم رفتی
حالا هر روز خاطره تزریق می کنم
بعضی وقت ها شریک تمام خاطراتت
فقط یک شماره ی خاموش است
هی لعنتــــی!
مـــن مــــــی روم!
تـــو مـــــی مــــانــی بــا دنـیــایـــی از خــــاطـــــرات
راســتـــی آن روز کـــــه دلـــــداده تــو شــــدم یــادت هست ؟
از آن جــا بـــه بـــعــدش را پـــاک کــــن!
جملات کوتاه عاشقانه
اینجا کسی بر زمین افتاده
تو با خاطراتت از رویش رد شدی و رفتی
دیگر خودت هم برگردی نمیپذیرم!
من فقط با خاطراتت زنده ام!
همیشــــــــه مـی گفتنــــد
سختی ها نمک زندگیست
امــــا چــــرا کسی نفهمیـــــد نمک برای من که خاطـــــراتم زخمی ست
شور نیست مـــــزه درد می دهد
زندگی یعنی یک نگاه ساده
تنها چند خاطره و تنها چند لحظه
زندگی یعنی همین نگاهی به یک عکس ساده
من برایت خاطره ساختم
امّا آخرش چه ؟
تمام زندگی ام را باختم
مـَردُم چـه میفهمند
از قاب ِخالی ات کـنج اتـاقـم
خـاطـرات تـوست کـه ورق مـیـزند نـگـاهـم را بـه نـقـش آفــرینی
یکی بیاید دست این خاطره ها را بگیرد ببرد گردش .
کلافه کرده اند مرا بس که نق می زنند به جانم .
تکثیر میشوند و نمیمیرند
سلولهای خاطره ات در من
این خاکستر که می بینی خاکستر سیگار نیست
خاطرات منند که هر شب با خودم دود می شوند
جملات کوتاه عاشقانه
عابرانی که از کنارم می گذرند
مست عطر تنم می شوند و نامش را که می پرسند
دلم می لرزد چگونه بگویم خاطرات توست ؟
آقـــای شــهــردار!
بگویید انقـدرعوض نکـنند رنـــگــــ و روی ایـــن شـهر لعنتی را
این پیاده روها . میــدان ها . رنگ و روی دیوارها
خــــاطـــراتــم دارنـــد از بـیـنــــــ مــی رونــــد
مرا محکم تر در آغوش خود بگیر
من هنوز هم نمی خواهم تو را به دست خاطرات لعنتی بسپارم
مهربانی را قسمت کنیم ٬ من یقین دارم به ما هم میرسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق ٬ دستهایش تا خدا هم میرسد
گویند زیارت نه به همت است نه به قسمت ٬ به دعوت است
پس ای گروه دعوت شده ما را نزد پروردگارتان یاد کنید
سر کلاس پاتخته ٬ یا یه تیپ شلخته
با خط بد نوشتم ٬ زندگی بی تو سخته
وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چید
شعله آه شدم صد افسوس ٬ که دلم باز به دلدار نرسید
جملات کوتاه عاشقانه
ما طعم شیرین یافتن را در طعم تلخ از دست دادن یافتیم
و در این میان سهم ما تنها یک یادت به خیر ساده بود
با غم سر کن که شادی از کوی تو رفت
با شب بنشین که آفتاب از کوی تو گریخت
ماکه گفتیم مال یاریم غیر دل چیزی نداریم
بی شما خزون سردیم ٬ با شما ته بهاریم
بی بهانه برای کسی مینویسم
که وجودم به وجود او وابسته است و بی او تنها ترینم
اگه قصر شاهی تو واسه من جائی نداره
کلبه خاکی قلبم قابل تورو نداره
از قلبم پرسیدم عزیزت کیه ؟
گفت اس ام اس بزن ببین کجا میره!
مرا عهدیست با ماهی که آن ماه از آن من باشد
مرا قولی است با جانان که جانان ٬ جان من باشد
مثل باران چشمهایت دیدنی است
شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست
خنده هایت بی نهایت دیدنی است
جملات کوتاه عاشقانه
دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
زندگی پژمردن یک برگ نیست ٬ فرض کن ٬ مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست ٬ با این همه مصیبت ها صبوری هم
از عشق و محبت نیست
تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین
وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین
هر شب که انتظار تو را می برم به روز
شرمنده که بی تو نفس میکشم هنوز
تو این دو روز زندگی شبیه من فراوونه
یه لحظه چشماتو ببند گذشتن از من آسونه
تو اگر پائیز زردی ٬ واسه من بهار سبزی
تو اگر هوای سردی واسه من همیشه گرمی
تو اگه ابر سیاهی واسه من ابر بهاری
تو اگه دشت گناهی واسه من یه بی گناهی
تو اگه غرق نیازی ٬ واسه من یه بی نیازی
تو اگه رفیق راهی ٬ واسه من یه تکیه گاهی
کاش میشد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست
جملات کوتاه عاشقانه
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه من
یه که گویم که تو باران زمستان منی
عاشقان همه نام و نشانی دارند
آنکه در عشق تو بی نام و نشان است منم
آخرین حرف دلم
عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند
قاصدک ٬ حرف دلم را تو فقط میدانی
نامه عاشقی ام را تو فقط میخوانی
قاصدک همه رفتند هیچ کس با من نیست
تو بگو باز چرا با من می مانی
برگ برگ خاطراتم را خزان بر باد داد
ای گل ناز بهاری آرزویت میکنم
دوستت دارم ولی من با تمام غصه ها
خویش را قربانی یک تار مویت میکنم
در ساحل محبت کلمه ای که لایق تو باشد نیافتم
فقط میتوانم بگویم دوستت دارم
گوشه قلب قشنگت اگر من نباشم غمی نیست
تو منو رندونی کردی عاشقی جرم کمی نیست
میروم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما ٬ دل شوریده و دیوانه خویش
جملات کوتاه عاشقانه
چرا روی نقاشی ها بی خودی سایه میزنی
این همه حرف خوب داریم ٬ حرف گلایه میزنی
اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو
چرا با حرفات و نگاهت بهم کنایه میزنی ؟
اگه به زور روزگار از زندگیت میرم کنار
میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار
آدم های زیادی اشک هامو دیدن
اما تنها کسی که اشکامو پاک کرد تو بودی
سلام خوبی ؟ یه سوال داشتم
تو دل منو ندیدی ؟ آخه از وقتی اومد دنبال تو دیگه بر نگشت!
من بگم دوستت دارم با چه رقم یا عددی
تو که بی نهایتی قشنگ تر از من بلدی!
آهو اگر چشم تو بیند ز چرا می افتد
تو هم اینقدر نخور جانا غم دنیا که سر و کار همه آخر به خدا می افتد
چشمات واسم یه دنیاست ٬ دلم بی تو کویره
خندت اگه نباشه ذلم خیلی فقیره
پیامک عاشقانه و حسی زیبا
جملات کوتاه عاشقانه
کاش می شد در غروب آفتاب
بی صدا با سایه ها کوچید و رفت
توی ساحل روی شن ها قایقی به گل نشسته
یکی با چشمون گریون گوشه ای تنها نشسته
نگاه پر اضطرابش به افق به بی نهایت
ساکته اما تو قلبش داره یک دنیا شکایت
ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی
هیچ عیبی نیست مرا یاد کنی
من که روزی گل صحرای رفیقان بودم
پاییز از زمستون غمگین تره چون بهارو ندیده
ولی من از پاییز غمگین ترم
چون خیلی وقته تو رو ندیدم
تو گفتی از دلتنگی ام برایت بنویسم
اما فکرش را نکردی دفتر دلتنگی هایم در قلبت جا نمی گیرد
امشب به سوگ آرزوهایم نشسته ام و در غم نبودنت اشک فراق می ریزم
امشب شمع حسرت آرزوهای بر باد رفاه ام ذره ذره آب می شود
امشب برای مرگ آرزوهایم لباس سیاه پوشیده ام
کاش امشب کسی برای عرض تسلیت به خانه دلم می آمد
کاش امشب تو بودی و دلداری ام می دادی و دفتر آرزوهایم را ورق می زدی
اما افسوس که تو نیستی و زندگی بی تو قشنگ نیست
حدیث عشق من و تو
حدیث ابر بهاریست
تو از قبیله لبخند
من از قبیله اندوه
فضای فاصله صد آه
فضای فاصله صد کوه
تو از سپیده و نوری
من از شقایق گلگون
جملات کوتاه عاشقانه
عشق تو تعطیلی نداره ؟
به فکر خودت نیستی فکری به حال خستگی ما بکن
ما هر روز تا دیر وقت خرابتیم!
تقدیم به تو که زبان می گشایی
رگ های فروبسته ی هزار پرسش بی امانم را پاسخ می گویی
و هجوم بی امان نفس هایت دفتر پر برگ ندانسته های اندیشه ام را صفحه به صفحه بر باد می دهد
ای آشنا!با من سخن بگو
هیچ وقت شعار نداده ام . که به زور باید لبخند زد
بعضی وقت ها باید تا نهایت آرامش گریست
آن گاه است که تبسمی میهمان لبانت می شود
که زیباتر از رنگین کمان بعد از باران است
هیچ پلی مرا با این همه فاصله به چشمان تو پیوند نمی زند
می دانم هر چه من بیشتر جلو می آیم
رانش چشم های تو فاصله را بیشتر می کند
بــی شــــک جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند
چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق جهـــانی بـــرای تـــــو
حــُــــرمت نان از قلب بیشـــــتر است
آنرا می بوســــــند این را می شـــــکنند
جملات کوتاه عاشقانه
احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است
شاید آرام تر میشدم
فقط و فقط اگر میفهمیدی
حرف هایم به همین راحتی که می خوانی نــــوشته نشده اند
لیاقت می خواهد واژه ما شدن
لیاقت می خواهد شریک شدن
تو خوش باش به همین با هم بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز
من میخندم به فرداهایت
دعای باران چرا ؟ دعای عشق بخوان
این روزها دلها تشنه ترند تا زمین
خدایا کمی عشق ببار
دلم اصرار دارد فریاد بزند
اما من جلوی دهانش را می گیرم
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد
من به قلبم افتخار می کنم
با آن بازی شد . زخمی شد
به آن خیانت شد . سوخت و شکست
اما به طریقی هنوز کار می کند
حال آدم خراب پرسیدن ندارد
اما دستانش گرفتن دارد
جملات کوتاه عاشقانه
زیاد فرقی نکرده خودِ خودشه
فقط اونی که داره باهاش قدم میزنه من نیستم
جاگذاشته ام دلی
هرکه یافت
مژدگانی اش تمام زندگی ام
من براى تنها نبودن آدمهاى زیادى دوروبرم دارم
آن چیزى که ندارم کسى براى باهم بودن است
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست از زنـــدگی ام
با دستان خالی از دنیا خواهم رفت
نباید نگران باشم چون حداقل با دلی پر میروم
در زندگی گفتن دو چیز بسیار سخت است
اولین سلام و آخرین خداحافظی!
گفتم غم تو دارم
چیزی نگفت و بگذشت
حافظ خوشا به حالت
یارم گذشت و یارت
گفتا غمت سرآید
انقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام
بوی خاک میدهند تمام ارزوهایم!
گفتند فراموشش کن آرام می گیری
فراموشش کردم اما کمی قبر تنگ است!
جملات کوتاه عاشقانه
رفته ای و من هر روز به موریانه هایی فکر می کنم که
آهسته و آرام گوشه های خیالم را می جوند
تا بی خیال نشده ام برگرد!
آری که چه بی رحمانه آمده است که
بماند برای همیشه . غم تو در دل من
دنیایی که در آن تو نیستی
ارزش نفس کشیدن ندارد
هر شب آب نمک قرقره می کند
گلو درد دارند چشم هایم
گاهی یه جوری می شکننت که
وقتی تیکه هاتو به هم میچسبونی یه آدم دیگه میشی
سخت است اینکه نمرده باشی
و از تو بخواهند گورت را گم کنی
خیلی از خودش خوش قول تر است
خیالش را می گویم که یک عمر است زودتر از خودش آمده سر قرارمان!
تنها یک حرف مرا آزار میدهد . حتی یک کلمه هم نمیشود
تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند
همان یک ن که در ابتدای بودنت نشسته است
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت
او یقینا پی معشوق خودش می آید
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
مطمئنا که پشیمان شده برمی گردد
عشق قربانى مظلوم غرور است هنوز
جملات کوتاه عاشقانه
وقتی چشمانم را روی هم می گذارم
خواب مرا نمی برد . تو را می آورد از میان فرسنگ ها فاصله
چیزی ویرانگرتر از این نیست
که دریابیم فریب همان کسانی را خورده ایم
که باورشان داشته ایم
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم
برای اینکه نگذارم بیایند
دوستی را که چشم انتخاب کند
ممکن است محبوب دل نشود
ولی آن را که دل انتخاب کند
بی گمان نور چشم خواهد شد
تنهایی قشنگ ترین حس دنیاست
چون برای داشتنش نیاز به هیـــــچ کـــــس نداری
مرد نیستم اما حرفم یکیست تو!
ای دلم مستغرق سودای تو
سرمه چشمم ز خاک پای تو
جان من من عاشقم از دیرگاه
عاشق یاقوت جان افزای تو
موهــــای بلنــــدم را
هیــــچ دوســــت نــــدارم
وقتــــی طنــــابِ دارم می شـــوند
بـــی نــــوازشِ دســــت های تـــــــو
جملات کوتاه عاشقانه
نمی دانی چه رنجیست ماندن
وقتی همه برای رفتن تو دعا می کنند
فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است
کافیست دلت گیر باشد
بیا با هم خانه ای بسازیم
بی هیچ دری به بیرون
تنها دریچه ای کافی ست
تا به خیابان نگاه کنیم و بخندیم
به این زندانی های سرگردان
می گویند :شب سیاه است . من دیده ام سیاه تر از جدائی نیست
می گویند :مرگ سخت است . اما سخت تر از بی وفائی نیست
می گویند :زهر تلخ است . من چشیده ام . اما تلخ تر از تنهائی نیست
نی قصه آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
حافظ
حالم بد نیست غم کم می خورم
کم که نه!هر روز کم کم می خورم
آب می خواهم . سرابم می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به خواب
از چه بیدارم نکردی ؟ آفتاب
همه ذرات جان پیوسته با دوست
همه اندیشه ام اندیشه اوست
نمی بینم به غیر از دوست اینجا
خدابا این منم یا اوست اینجا ؟
جملات کوتاه عاشقانه
شکفتی همچو گل در بازوانم
درخشیدی چو می در جام جانم
به بال نغمه آن چشم وحشی
کشاندی تا بهشت جاودانم
لب خشکم ببین چشم ترم را
بیا از باده پر کن ساغرم را
دلم در تنگنای این قفس مرد
رسید آن دم که بگشایی پرم را
خنده از لطفت حکایت می کند
ناله از قهرت شکایت می کند
این دو پیغام مخالف در جهان
از یکی دلبر روایت می کند
کوثر است این عشق یا آب حیات
عمر را بی حد و غایت می کند
شمارتو گرفتمو همه ی دردای تو دلمو
با بغض از پشت گوشی سرد تلفن بهت گفتم
پشت خط ولی یکی مدام می گفت :
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد
چند روز دیگه بهار میاد
و همه چیز رو تازه می کنه
سال رو . ماه رو . روزها رو . هوا رو . طبیعت رو
ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه اون تاز گی می ارزه دوستیمون
دیـشب قصـــه ات را
بــــرای کســـی می گفتــم
بـــاز دوبـــاره عـــاشقـت شــدم
کار ِهر روزش شُـده بـود
گذاشتن پـا روی دل من
جملات کوتاه عاشقانه
به گمــانم خیـال کـرد که
قالــی کاشـان است این دلِ صـاحب مـُرده
میان مشغله ها گم شدم
اما دلم برای هوایت همیشه بیکار است
بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است
وقتی که به تو نگاه میکنم
فکرم مسموم شده
از بس هرشب خیال تورا خورد
هرگز کسی را از رفتنتان نترسانید
عادی میشود شایـــــــد هم تا حـــدی که در را برایتــــــان باز کنند
لتنگ که باشی . آدم دیگری می شوی خشن تر.. عصبی تر
کلافه تر و تلخ تر و جالبتر اینکه . با اطرافیان هم کاری نداری
همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی . که دلـتنگ اش هستی
در پــــی دانـه مـرو همچـو کبوتــر . کـه تــو را
عاقـبت بهــر یکـی دانـــــه . بــــه دام انـدازنـد
صیـد کن شیـــر صفت . نیم بخور . نیم ببخش
تـا بــه هـرجـا کـه روی . بـر تـو ســلام انـدازند
به چشم هایت بگو نگاهم نکنند بگو وقتی خیـره ات می شوم
سرشان به کار خودشان باشد
نه که فکر کنی خجالت میکشم . نه
حواسم نیست . عاشقت میشوم
جملات کوتاه عاشقانه
ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی . رفتی ؟
بسوز که این همه آتش سزای توست
خوشی با خوبی فرق دارد
به خاطر خوبی ها از خیلی خوشی ها . باید گذشت
صدا بزن مرا مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار می خواهم باور کنم
مال تو هستم
زندگی بی تـــو چه فرقی میکند با مرگ
وقتی نیستی هیچ چیز نیست
هیچ چیز!
بــوی مـاه مـی دهــی
در آسمـانــم بمان .
اینجــا هیـچ قـرصــی آرام بـخــش نیـست
مگــر قـرص روی مـاهت
بهار من تویی
حالا چه فرقی می کند تقویم روی میز
اگر پایان پاییز است آغاز زمستان است یا هر چـیز
لبخندت دنیایم را تغییر میدهد
کافیست بخندی تا ببینی
چگونه در سردترین فصل سال گل از گلم می شکفد
جملات کوتاه عاشقانه
برای من تنها با یک گل بهار می شود
گل روی تو .
کاش هرگز ندیده بودمت!
لعنت بر چشمی که بی موقع باز شود
شیرین ترین خاطرۀ دنیا باشی
مالِ من نباشی
زهر می شوی به کامم بدجور
چقدر ماه گرفتگی را دوست دارم
شبیه توست وقتی موهایت را روی صورتت می ریزی!
سفر به فضا سفینه نمی خواهد
تو بگو دوستت دارم فضا با من
دمِ چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید
این رسم زمانه است
که من سنگ تو را به سینه می زنم
و تو سنگ دیگری را
این عاشقانه ها که به تو گفتم
کوه به کوه می گفت بهم می رسیدند!
امسال دو بار یخ زدم
یک بار با آمدنِ زمستان
باری هم از رفتنِ تو
جملات کوتاه عاشقانه
اس ام اس و متنهای کوتاه و زیبای عاشقانه و رمانتیک