اس ام اس و جملات کوتاه معذرت خواهی
اس ام اس و متنهای کوتاه مخصوص معذرت خواهی
پیامک ها و جملات زیبای معذرت خواهی
بوسه ام را می گذارم پشت در قهرکردی . قهرکردم . سر به سر
تو بیا . در را تماما باز کن هر چه میخواهی برایم ناز كن
من غرورم را شکستم . داشتی ؟ آمدم . حالا تو با من آشتی ؟
به خاطر یافتن مقصر.زندگی ات را تلخ و سیاه نكن
بگذار آن چه در پایان یك عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی كن تا دنیا با من آشتی كند
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم * بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می كاشتی نازنین
حالا كه قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین
قهر مكن ای فرشته روی دلارا ناز مكن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میكشم به دیده منت سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی
دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مكن
چنین گفت زرتشت :…عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست
بدار. از تنفر متنفر باش . به مهربانی مهر بورز . با آشتی آشتی کن و از
جدایی جدا باش
از تو به یك حرف ناروا نكشم دست وز سر راه تو دلربا نكشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله كردم من از عالم مستی تو هم به دل گرفتی دل ما رو شكستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید تو قهر كردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شكستم آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
مهم نیست كی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه
بگوییم پس نازنین بیا آشتی كنیم با مهر
دوستی را دوست . معنی می دهد قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ كس با دشمن خود . قهر نیست قهری او هم نشان دوستی است …
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم .
بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.
برگرد…یادت را جا گذاشتی نمی خواهم عمری به این امید باشم كه برای
بردنش برمی گردی
با آنکه انتقام از دشمن حرام نیست…در عفو لذتی است که در انتقام نیست
گرچه سكوت بلندترین فریاد عالم است
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
كمی با من حرف بزن
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا… فردا شد و باز هم تو گفتی فردا
امروز دلم مانده و یه دنیا حرف… یک هیچ به نفع دل تو تا فردا
چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشمهای تو گیرم فقط همین
با تو از عشق میگفتم از پشیمانی
و از اینكه فرصتی دوباره هست یا نه ؟
در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
دستگاه مشترك مورد نظر خاموش می باشد
دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم
دلبرکم جیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرینه ی اواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
هنوز عشق تو امید بخش جان من است
خوشا غمی که ازو شادی جهان من است
چه شکر گویمت ای هستی یگانه ی عشق
که سوز سینه ی خورشید در زبان من است
اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا
که همچنان به رهت چشم خون فشان من است
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم
نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها
غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا
چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را
بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
از این همه احساس
یک عالمه حسرت به من دادی و خود
در بی نگاهی یک آینه پنهان شدی
می دانی چرا
قاصدک را دوست دارم ؟
چون نه از تو بلکه از امید آمدنت
خبر می آورد
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی . قهرکردم . سر به سر
تو بیا . در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز كن
من غرورم را شکستم . داشتی ؟
آمدم . حالا تو با من آشتی ؟
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می كاشتی نازنین
حالا كه قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین
به خاطر یافتن مقصر.
زندگی ات را تلخ و سیاه نكن.
بگذار آن چه در پایان یك عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی كن تا دنیا با من آشتی كند
قهر مكن ای فرشته روی دلارا
ناز مكن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میكشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مكن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
چنین گفت زرتشت:…عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار
از تنفر متنفر باش . به مهربانی مهر بورز . با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
از تو به یك حرف ناروا نكشم دست
وز سر راه تو دلربا نكشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله كردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شكستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر كردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شكستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
مهم نیست كی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم
نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم
پس نازنین بیا آشتی كنیم با مهر
دوستی را دوست . معنی می دهد
قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ كس با دشمن خود . قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن كه دیگر ننگ نیست
منو ببخش تنهام نزار . برای آخرین بار
تنهام نزار . بی من نرو . نگو خدانگهدار
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم . اگه با گذشت کردن
کسی کوچک می شد . خدا اینقدر بزرگ نبود .
برام بمون . بهونه باش برای دل سپرد
نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش . منو ببخش
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم
گر تو را از ابلهی کردم رها . برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا . بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا . بر من ببخش
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق
ارامش هستی
من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی . قهرکردم . سر به سر
تو بیا . در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم . داشتی ؟
آمدم . حالا تو با من آشتی ؟
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
به خاطر یافتن مقصر . زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.
بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند
قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه
بگوییم
پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر
دوستی را دوست . معنی می دهد
قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود . قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
منو ببخش تنهام نزار . برای آخرین بارتنهام نزار . بی من نرو . نگو
خدانگهدار
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم
اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد . خدا اینقدر بزرگ نبود
برام بمون . بهونه باش برای دل سپرد/ نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو
مردن
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش . منو ببخش.
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم
گر تو را از ابلهی کردم رها . برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا . بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا . بر من ببخش
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم
بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز
ترجیح میدم
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
نوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
منو ببخش تنهام نزار . برای آخرین بار
تنهام نزار . بی من نرو . نگو خدانگهدار
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم . اگه با گذشت کردن کسی
کوچک می شد . خدا اینقدر بزرگ نبود
برام بمون . بهونه باش برای دل سپرد
نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش . منو ببخش
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم
گر تو را از ابلهی کردم رها . برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا . بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا . بر من ببخش
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق
ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
مرا ببخش که همیشه می گویم دوستت دارم
مرا ببخش اگر می بینم
که نیستی و باز هم از آن چه نباید . می گویم
مرا ببخش اگر دل داده
گی ات را برای خود می خواهم
من آن یار بی غم نیستم
منو ببخش بخاطر همه ی محبت های بیجا . منو ببخش بخاطر همه کم محبتی هام
منو ببخش بخاطر همه ی دیدنت ها . منو ببخش بخاطر همه ی نادیده گرفتنهات
منو ببخش بخاطر همه ی توجه کردن های بیجام . منو ببخش بخاطر ندیدن همه ی توجه هات
منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنت هام . منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنم هات
منو ببخش تنهام نزار . برای آخرین بار
تنهام نزار . بی من نرو . نگو خدانگهدار
برام بمون . بهونه باش برای دل سپردن
نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
دوستی را دوست . معنی می دهد
قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود . قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
به خاطر یافتن مقصر . زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.
بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
مهم نیست كی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه
کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی كنیم با مهر
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن كه دیگر ننگ نیست
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم . اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد . خدا
اینقدر بزرگ نبود .
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش . منو ببخش
گر تو را از ابلهی کردم رها . برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا . بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا . بر من ببخش
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
ازکسانیکه از من مـــــــــــتنفرند سپاس. .
آنها مرا قویتر میکنند
از کسانیکه مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند
ممنونم . آنان قلب مرا بزرگتر میکنند.
ازکسانیکه مرا ترک میکنند متشـــــــــــــکرم .
آنان بمن می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست
از کسانیکه با من مـــــیمانند سپاسگذارم . آنان
بمن معنای دوست واقعی را نشان میدهند
تا جان به تنم باشد . یادت به سرم باشد
تا سر ندهم بر باد . هرگز نروی از یاد
دوستی برگ گلی نیست که بر باد رود . تشنه را اب محال است که از یاد برود.
دوستی قطره اشکی است در معبد عشق هرکجایش بچکد سرو محبت روید.
دوستی گذشتن نیست از خودگذشتنست . دوستی شنیدن نیست
فهمیدنست . دوستی دیدن نیست
حس کردنست . دوستی ترک کردن نیست حفظ کردنست
چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشمهای تو گیرم فقط همین
با تو از عشق میگفتم
از پشیمانی
و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟
در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد
هنوز عشق تو امید بخش جان من است
خوشا غمی که ازو شادی جهان من است
چه شکر گویمت ای هستی یگانه ی عشق
که سوز سینه ی خورشید در زبان من است
اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا
که همچنان به رهت چشم خون فشان من است
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم
نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها
غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا
چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را
بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
از این همه احساس
یک عالمه حسرت به من دادی
و خود
در بی نگاهی یک آینه
پنهان شدی
می دانی چرا
قاصدک را دوست دارم ؟
چون نه از تو
بلکه از امید آمدنت
خبر می آورد
قهر مكن ای فرشته روی دلارا
ناز مكن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میكشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
دوستی را دوست . معنی می دهد
قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ كس با دشمن خود . قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است …
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش . منو ببخش
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم
گر تو را از ابلهی کردم رها . برمن ببخش
بر سر پیمان نه بر مهر و وفا . بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا . بر من ببخش
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق
ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی . قهرکردم . سر به سر
تو بیا . در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز كن
من غرورم را شکستم . داشتی ؟
آمدم . حالا تو با من آشتی ؟
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می كاشتی نازنین
حالا كه قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین
به خاطر یافتن مقصر
زندگی ات را تلخ و سیاه نكن
بگذار آن چه در پایان یك عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی كن تا دنیا با من آشتی كند
همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مكن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب
آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این
صبح بهار خنده کنیم
چنین گفت زرتشت :عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست
بدار. از تنفر متنفر باش . به مهربانی مهر بورز . با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
از تو به یك حرف ناروا نكشم دست
وز سر راه تو دلربا نكشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله كردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شكستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر كردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شكستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
مهم نیست كی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه
بگوییم پس نازنین بیا آشتی كنیم با مهر
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن كه دیگر ننگ نیست
منو ببخش تنهام نزار . برای آخرین بار
تنهام نزار . بی من نرو . نگو خدانگهدار
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم . اگه با گذشت کردن کسی
کوچک می شد . خدا اینقدر بزرگ نبود
برام بمون . بهونه باش برای دل سپرد
نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
کاش میدانستی قهر میکنم تا دستم رامحکم بگیری و بلند بگویی بمان
نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی هرطور راحتی
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا از حسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست .
که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است
بعضی وقتا یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها . تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ی مکن
اینقدر نگو :اگه ببخشم کوچک می شوم
اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد
خدا اینقدر بزرگ نبود
دوستی را دوست . معنی می دهد
قهر هم با دوست . معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود . قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم