کم بود اگر چند به ظاهر نفراتش – خلیل ذکاوت
کم بود اگر چند به ظاهر نفراتش
شعر زیبای کم بود اگر چند به ظاهر نفراتش – خلیل ذکاوت
کم بود اگر چند به ظاهر نفراتش
دریا شده بودند به باطن . قطراتش
آن سرخ ترین خون خدا روی زمین ریخت
تا سبز شود سفره ی خاک از ثمراتش
آفاق همه آینه و آیه ای از اوست
این بین شفق هست یکی از اثراتش
خورشید سحرزاد خروشید و درافتاد
با شر شبی شرزه و خیل خطراتش
در عاشقی آن گونه عمل کرد. که آخر
درباره ی او . عقل . عوض شد نظراتش
این سعی کمی نیست ؛ برو شیعه صفا کن
با سنت قربانی و رمی جمراتش
در گریه ی ما جای چه حرف و حدیثی است
خود گفته بگوییم قتیل العبراتش
خم تا به قیامت نشود قامت اسلام
زیرا که حسین است ستون فقراتش
خلیل ذکاوت