دیشب لب رود شیطان زمزمه داشت – سهراب سپهری
دیشب لب رود شیطان زمزمه داشت
شعر زیبای دیشب لب رود شیطان زمزمه داشت – سهراب سپهری
دیشب لب رود . شیطان زمزمه داشت
شب بود و چراغک بود
شیطان . تنها. تک بود
باد آمده بود. باران زده بود: شب تر . گل ها پرپر
بویی نه براه ناگاه
آیینه رود. نقش غمی بنمود: شیطان لب آب
خاک سایه در خواب
زمزمه ای می مرد.بادی می رفت. رازی می برد
شعر زیبایی از دفتر شعر شرق اندوه – سهراب سپهری