اگر دري ميان ما بود
اگر دري ميان ما بود
مي کوفتم
درهم مي کوفتم
اگر ميان ما ، ديواري بود
بالا ميرفتم ، پايين مي آمدم
فرو مي ريختم
اگر کوه بود ، دريا بود
پا مي گذاشتم
بر نقشه جهان و
نقشهاي ديگر ، مي کشيدم
اما ميان ما ، هيچ نيست
هيچ
و تنها با هيچ
هيچ کاري نمي شود کرد
شهـــاب مقـــربيـــن