اگر نمی خواهی بر تيره بختی من گواهی دهی
اگر نمي خواهي بر تيره بختي من گواهي دهي
خواهش دارم روبه روي من نمان، عبور كن
كوچه را طي كن و در انتهاي كوچه محو شو
همان گونه كه آدم هاي خوشبخت محو مي شوند
احمــــد رضــا احمــــدی
زمانی
با تكه ای نان سیر می شدم
و با لبخندی
به خانه می رفتم
اتوبوس های انبوه از مسافر را
دوست داشتم
انتظار نداشتم
كسی به من در آفتاب
صندلی تعارف كند
در انتظار گل سرخی بودم
احمــــد رضــا احمــــدی