با یار به بوستان شدم رهگذری
با یار به بوستان شدم رهگذری
کردم نظری سوی گل از بینظری
آمد بر من نگار و در گوشم گفت
رخسار من اینجا و تو در گل نگری
فخـــر الدیــن عــراقــی
با یار به بوستان شدم رهگذری
کردم نظری سوی گل از بینظری
آمد بر من نگار و در گوشم گفت
رخسار من اینجا و تو در گل نگری
فخـــر الدیــن عــراقــی
برچسب ها : فخر الدین عراقی