از بس که زدم به شیشه تقوی سنگ
از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ
وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ
اهل اسلام از مسلمانی من
صد ننگ کشیدند ز کفار فرنگ
شیـــخ بهـــایـــی
افسوس که عمر خود تباهی کردیم
صد قافلهٔ گناه ، راهی کردیم
در دفتر ما نماند یک نکته سفید
از بس به شب و روز سیاهی کردیم
شیـــخ بهـــایـــی