شنبه روز گریه بود روز تنهایی من – شکیلا
متن آهنگ شنبه از بانو شکیلا
شنبه روز گریه بود روز تنهایی من
شنبه روز گریه بود روز تنهایی من
روز قهر آسمون . روز سنگینی تن
روزی که گم می شدم تو خیال دیدنت
دوباره تازه می شد حسرت بوییدنت
همه جای صدای تو . من پر از شنیدنت
اما باز نمی رسید لحظه ی رسیدنت
نمی خوام گریه کنم . درد هامو تازه کنم
تا ابد بدون تو . شبو اندازه کنم
شنبه روز گریه بود
من از اینجا می گذرم . از سکوت و خستگی
من میام دنبال تو . هر نفس دلبستگی
هفته هامو بعد از این دیگه باور می کنم
به امید دیدنت . شنبه رو سر می کنم
به امید دیدنت . شنبه رو سر می کنم
به امید دیدنت . شنبه رو سر می کنم
دوش صدای بای یاررادربام خانه کودکی ام دیدم. سلام بر شکیلا کردمگفتم چه زود گذشت کجایی. ره دور وسراب کجایی خنده زدوگفت دامنی از گل آوردم تاچیدم نیم قرن گذشت. گویم مرغ مینامیم برزن عجله نکن بسبار به یار وخود نشین