حالا که روزگار دل ما رو شکست – حمیرا
متن آهنگ سرنوشت از بانو حمیرا
حالا که روزگار دل ما رو شکست
حالا کــه روزگــار دل مــا رو شکست
با این سرکش مست دیگه چه میشه کرد
وقتی سرنوشت رو پیشونی نوشت
با تقدیری که هست دیگه چه میشه کرد
شب تو سرای سینه دیونه داری کردم
توی این همه هیاهو خودم را یاری کردم
نشستم و نشستم آبرو داری کردم
به عشق دیدن تو لحظه شماری کردم
تو پیدا شدی تو سر نوشتم دیدم مسافر راه بهشتم
تو ی دفتر مهربونی دل اسم نازنین تو نوشتم
قلبم رو پر از نور امید کن
عزیزم بیا عشق و روسفید کن
حالا کــه روزگــار دل ما را شــکست
با این سرکش مست دیگه چه میشه کرد
حالا کــه روزگــار دل ما رو شـکست
با این سرکش مست دیگه چه میشه کرد
وقتی سرنوشت رو پیشونی
با تقدیری که هست دیگه چه میشه کرد
شب تو سرای سینه دیونه داری کردم
توی این همه هیاهو خودم را یاری کردم
نشستم و نشستم آبرو داری کردم
به عشق دیدن تو لحظه شماری کردم
تو پیدا شدی تو سر نوشتم دیدم مسافر راه بهشتم
تو ی دفتر مهربونی دل اسم نازنین تو نوشتم
قلبم رو پر از نور امید کن
عزیزم بیا عشق و روسفید کن
حالا کــه روزگار دل ما رو شکــست
با این سرکش مست دیگه چه میشه کرد
وقتی سرنوشت رو پیشونی نوشت … این درسته
سلام کوروش جان ممنون اطلاع دادید عزیز اصلاح شد صفحه مرسی :)