خوابیـدی بدون ﻻﻻیی و قصه – سیاوش قمیشی
متن اهنگ اخرین نامه از سیاوش قمیشی
خوابیـدی بدون ﻻﻻیی و قصه
خوابیـدی بدون ﻻﻻیی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیـگه کـابوس زمـستــون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهرهتو نمی سوزونه
ﺟای سیـلی های باد روش نمی مونه
دیگه بیـدار نمیشی با نگرونی
یابا تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمـکها رو ﺟا گذاشتی
قانون ﺟنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجاقـهرن سینه ها با مهربونی
توتو ﺟنگل نمی تونستی بمونی
دلتوبردی با خود به ﺟای دیگه
اونجاکه خدا برات ﻻﻻیی میگه
میدونم میـبینمت یه روز دوباره
تـوی دنیایی که آدمـک نداره
خوابیـدی بدون ﻻﻻیی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیـگه کـابوس زمـستــون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهرهتو نمی سوزونه
ﺟای سیـلی های باد روش نمی مونه
دیگه بیـدار نمیشی با نگرونی
یابا تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمـکها رو ﺟا گذاشتی
قانون ﺟنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجاقـهرن سینه ها با مهربونی
توتو ﺟنگل نمی تونستی بمونی
دلتوبردی با خود به ﺟای دیگه
اونجاکه خدا برات ﻻﻻیی میگه
میدونم میـبینمت یه روز دوباره
تـوی دنیایی که آدمـک نداره