پدر مخالف رژيم بود نه از فشار مي ترسيد نه از چربي هر روز چاق تر از ديروز يک روز برق آزمايشگاه رفت پدر نعره اي کشيد گاو مش حسن زاييد شير خشک ، ملي …
ادامه نوشته »کوپن قند وشکر اعلام شد
کوپن قند وشکر اعلام شد جشنواره ي طنز برگزار مي شود استقلال صفر پبکان صفر گران شد سروش منتشر کرد دُر دُر دُر دُرنا آسمان اکثر نقاط کشور همين رنگ است اينک به يک خبر …
ادامه نوشته »از اتوبوس که پياده شديم ماشيني آنقدر بوق زد
از اتوبوس که پياده شديم ماشيني آنقدر بوق زد که خواهرم عروس شد پدر مکانيکم زير ماشين رفت برادرم که از پارک درآمده بود پدرم را درآورد مادر يک ريز مي پرسيد آيا کلاغ هاي …
ادامه نوشته »بعد از نيوتن سيب هاي زيادي به زمين افتاد
بعد از نيوتن سيب هاي زيادي به زمين افتاد که هيچ کدام جاذبه نداشت استادان زيادي در کرج باغ سيب خريدند اما ، افتادن سيب را نگرفتند خدا رحمت کند پدر ميموني که داروين را …
ادامه نوشته »مادر عاشق طلا بود جشن تولد دستبند خواست
مادر عاشق طلا بود جشن تولد ، دستبند خواست پدر به زندان رفت روز مادر ، زنجير خواست پدر به تيمارستان رفت سالگرد ازدواج ، سرويس خواست پدر سوار شد و رفت اکــــبر اکسيـــــر
ادامه نوشته »واي که من چقدر دلم مي خواهد هدايت بشوم
واي که من چقدر دلم مي خواهد هدايت بشوم افسوس , روستاي مان لوله کشي گاز نشده است راستي سگ ولگرد , هدايت را گاز گرفت يا هدايت ؟ راديو مي گفت اين روز ها …
ادامه نوشته »آدم بازنشسته نويسنده مي شود
آدم بازنشسته ، نويسنده مي شود نويسنده ي بازنشسته ، منتقد منتقد بازنشسته ، فيلسوف فيلسوف بازنشسته ، ديوانه ديوانه ي بازنشسته ، شاعر نه نه ، ببخشيد شاعر ، شاعر بدنيا مي آيد ديوانه …
ادامه نوشته »مادر از عروسي که برگشت گيس مصنوعي
مادر از عروسي که برگشت گيس مصنوعي دندان مصنوعي لنز چشم مژه و ناخن مصنوعي را برداشت خط چشم خط ابرو خط لب را پاک کرد مادر بزرگ شد پدر به طعنه گفت لعنت بر …
ادامه نوشته »کشتار گاه ، فرهنگ سرا شد گوسفندان ، شاعر
کشتار گاه ، فرهنگ سرا شد گوسفندان ، شاعر و سلاخ هاي باز نشسته ، منتقد اين روزها حالم زياد خوب نيست نمي خواهم براي مجلات تهران شعر بفرستم همه جا بوي گوسفند مي دهد …
ادامه نوشته »50 سال مي شود که ماماي پير
50 سال مي شود که ماماي پير مرا از بهشت رانده است اما هنوزم که هنوز است آدم نشده ام اگر آدم بودم که گول شامپو سيب را نمي خوردم حالا به جهنم بوتيک محله …
ادامه نوشته »ون گوگ يک گوش کم داشت
ون گوگ يک گوش کم داشت اما مي شنيد بتهوون هر دو گوش را داشت اما نمي شنيد گوشي خدمتتون راستي , مهدوي کيا گوش چپ بود يا گوش راست ؟ اي کاش سردبير ون …
ادامه نوشته »يونسکو ماهي احسان مي کند
يونسکو ماهي احسان مي کند يونس , در شکم ماهي نشسته است و قانوني براي مردم افغان تايپ مي کند اين روزها تيروئيدم خيلي کم کار شده است امان از دست يدهاي بي نمک اکــــبر …
ادامه نوشته »من بچه بودم از سياست چيزي نمي دانستم
من بچه بودم از سياست چيزي نمي دانستم يک روز مردي با کيف کوچکي آمد زن هاي همسايه نيز آمدند مادر گريه کرد پدر خنديد و من بي جهت عزيز شدم بستني ، فرفره ، …
ادامه نوشته »جنگلبان چه تقصيري دارد اره و تبر ارزان شده است
جنگلبان چه تقصيري دارد اره و تبر ارزان شده است قطع اش کن ! اين شعر دارد شعار مي شود جنگل پر از ريشه است هر چند درخت ندارد ادامه بده ! اين شعار دارد …
ادامه نوشته »مادربزرگ هر جمعه مويش را دم اسبي مي کند
مادربزرگ هر جمعه مويش را دم اسبي مي کند دندان مصنوعي اش را در مي آورد ، کفش اسکيت مي پوشد و به ياد خيانت هاي کوچک پدر بزرگ در پارک دانشجو تک چرخ مي …
ادامه نوشته »بينوايان با جلد گالينگور زرکوب
بينوايان با جلد گالينگور زرکوب شيک و پيک چاق و چله به قيمت خرج يک ماه بينوايان به بازار آمد تا دختر عاليجناب ايکس در ويلاي اختصاصي شمال فصل فصل بخواند و به گيس کوزت …
ادامه نوشته »خيار درختي زير نور مصنوعي ابر مصنوعي
خيار درختي زير نور مصنوعي ابر مصنوعي آسمان مصنوعي عمود راه مي روي و گاهي از ديوار مردم بالا مي روي از شلنگ و آفتابه آب مي خوري تازه به دوستان قديم پز مي دهي …
ادامه نوشته »از فردوسي تا فردوسي پور چند گل عقبيم
از فردوسي تا فردوسي پور چند گل عقبيم ؟ گلسرخي شاعر بود آنقدر كف زديم تا اعدام شد گل آقا طنز مي نوشت آنقدر سوت زديم تا دق كرد تماشاگران عزيز ! نه كف بزنيد …
ادامه نوشته »ون گوگ گوش را بريد گذاشت روي چشم
ون گوگ ، گوش را بريد گذاشت روي چشم نقاشي ديدني شد نيما ، زبان را برد گذاشت روي گوش شعر شنيدني شد تو کور و کري ، سردبير چه تقصيري دارد اکــــبر اکسيـــــر
ادامه نوشته »کافي نت رايانه تا رسيد
کافي نت رايانه تا رسيد مادر به اينترنت پيوست پدر به رحمت ايزدي و شام ما در بشقاب پشت بام کپک زد ميل داشتي به آدرس من ايميل بزن اکــــبر اکسيـــــر
ادامه نوشته »